حوزه علمیه اصفهان
مرکز مدیریت حوزه های علمیه استان اصفهان

عمر خود را به تماشای فیلم و سریال و شنیدن موسیقی‌ نگذرانید

حضرت آیت الله العظمی مظاهری

آیت الله العظمی مظاهری گفتند: در قيامت بابت اتلاف وقت مؤاخذه خواهند شد. آن دسته از افراد که شبانه‌روز، خود را سرگرم کارهايي مانند تماشاي فيلم و سريال و شنيدن موسيقي‌ مي‌کنند و به فکر کار، مطالعه، خدمت به خلق خدا و عبادت نيستند و عمر خود را به بطالت و بيهودگي مي‌گذرانند، از زندگي، حاصلي جز پوچي نصيب آنان نمي‌گردد، در آخرت نيز گرفتار خواهند بود.

حضرت آیت الله العظمی مظاهری در درس اخلاق خود،‌در ادامه شرح چهل حدیث، در حدیث سی و یکم به بحث بازپرسی در قیامت پرداخته اند که در ادامه، تقدیم می گردد:

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

«رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی»

بحث این جلسه راجع به روایتی است که از امام رضا«سلا‌م‌الله‌علیه» نقل شده است و آن حضرت از قول پیامبراکرم«صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» می‌فرمایند:

«إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَهِ لَا یَزُولُ الْعَبْدُ قَدَماً عَنْ قَدَمٍ حَتَّى یُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعَهِ أَشْیَاءَ عَنْ عُمُرِهِ فِیمَا أَفْنَاهُ وَ عَنْ شَبَابِهِ فِیمَا أَبْلَاه وَ عَنْ مَالِهِ مِنْ أَیْنَ اکْتَسَبَهُ وَ فِیمَا ذَا أَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ الْبَیْت‏»[۱]

روز قیامت بنده قدم از قدم برنمى‏دارد تا اینکه چهار سؤال از وى می‌شود: از عمرش که در چه سپرى ساخته؟ و جوانیش در چه راهی صرف کرده؟ و از مالش که از کجا آورده و به چه مصرفی رسانده؟ و از دوستى‏ ما اهل‏ بیت‏.

این روایت که توجه و عمل به آن، خیر دنیا و آخرت را نصیب انسان می‌‌کند، در برخی کتب مرحوم صدوق«رحمت‌الله‌علیه» و نیز در تحف العقول و بعضی منابع حدیثی دیگر نقل شده است.[۲]

در بعضی منابع، از قول حضرت رضا«سلام‌الله‌علیه» و در برخی منابع از قول سایر ائمۀ طاهرین«سلام‌الله‌علیهم» نقل شده است که از پدران و اجداد خویش و همگی از زبان مبارک رسول اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» آن را نقل فرموده‌اند.

این روایت، شبیه روایت سلسله‌ الذّهب است که در آن، حضرت رضا«سلا‌م‌الله‌علیه» می‌فرمایند: من از پدرم، پدرم از پدرشان تا رسید به امیرالمؤمنین«سلام‌الله‌علیه» و ایشان از پیامبر«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» و پیامبر گرامی از جبرئیل و جبرئیل از خداوند نقل می‌کند که خدا فرمود: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی‏ فَمَنْ‏ دَخَلَ‏ حِصْنِی‏ أَمِنَ‏ مِنْ‏ عَذَابِی»[۳]‏.

این‌گونه روایات را «سلسله ‌الذّهب» خوانده‌اند؛ یعنی سندهای حدیث طلایی است، یعنی سلسلۀ سند و راویان گرامی آن، اهل بیت«سلام‌الله‌علیهم» و پیامبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» هستند و به‌واسطۀ جبرئیل امین از خداوند تعالی نقل شده است.

بعضی گفته‌اند: علّت نام گذاری این قبیل روایات به سلسله ‌الذّهب، آن است که راویان و ناقلان حدیث، آن را با قلم و دوات‌ طلایی نوشته‌اند. چنین نظری صحیح نیست، مخصوصاً اینکه استعمال قلم و دواتی که از طلا باشد، اشکال دارد.

به هر حال، طبق این حدیث شریف، که بسیار ارزنده و آموزنده است، در قیامت قبل از آن که بنده وارد حساب و کتاب شود، راجع به چهار مسأله از او بازپرسی می‌شود. اگر بتواند پاسخ قانع کننده ارائه دهد، به پیش می‌رود و ان‌شاءالله مورد شفاعت اهل‌بیت«سلام‌الله‌علیهم» واقع می‌شود. اما اگر قادر به پاسخ‌گویی سؤالات این بازپرسی نباشد، قیامت سختی در پی خواهد داشت.

مسألۀ اوّل و دوّم در بازپرسی، در خصوص عمر و جوانی است. از بنده می‌پرسند: عمرت در چه مصرف شد؟ در چه از بین رفت؟ در چه کهنه شد؟ جوانی خود را در چه کاری به پیری رساندی؟

عمر و جوانی انسان‌ها معمولاً به هدر می‌رود. یک جوان می‌تواند از نظر معنویّت، جوانی خود را صرف رسیدن به خداوند کند و به جایگاهی دست یابد که به جز خدا نداند، اما معمولاً جوانی جوان‌ها هدر می‌رود. اساساً تشبیه عمر به طلا غلط است؛ چراکه ارزش عمر، از هر چه فکر کنید، بیشتر است. یک لحظه و یک دقیقه از عمر، وقتی گذشت، دیگر تمام می‌شود و هرگز به دست نمی‌آید. در اهمیت و جایگاه برجستۀ وقت انسان، همین بس که صرف یک ساعت وقت، می‌تواند دست کم به اندازۀ یک سال عبادت ارزش پیدا کند: «تَفَکُّرُ سَاعَهٍ خَیْرٌ مِنْ عِبَادَهِ سَنَه».[۴]

صرف وقت در تفکّر چنان کاربرد دارد که می‌تواند حرّ بن‌یزید ‌‌ریاحی را از جهنّم به بهشت ببرد و او را  در زمرۀ شهدایی قرار دهد که افضل از همۀ شهدای اولین و آخرین هستند. گاهی یک جرقه در ذهن، انسان را مخترع می‌کند و او را به افتخار جامعۀ بشریّت مبدّل می‌سازد.

علّامۀمجلسی«ره» شصت و چهار سال عمر کرده است. ولی در این شصت و چهار سال خدماتی کم‌نظیر ارائه کرده است. نظیر علّامۀ مجلسی در بین علما و مراجع تقلید، فراوان وجود دارد. یکی از رموز موفقیّت آنان این بوده، که از دقایق و لحظات عمر خویش، به‌خوبی استفاده کرده‌اند.

آن دسته از مردم که عمر خویش را تباه می‌کنند، شقاوت‌مند خواهند شد. قرآن کریم می‌فرماید: هنگامی که افراد جهنّمی به جهنّم می‌افتند، درمی‌یابند که چه بهره‌ای می‌توانسته‌اند از عمر خویش ببرند و نبرده‌اند. از این‌رو ناله و فریاد آنان بلند می‌شود و افسوس می‌خورند: «وَ هُمْ یَصْطَرِخُونَ فیها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَیْرَ الَّذی کُنَّا نَعْمَلُ أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ما یَتَذَکَّرُ فیهِ مَنْ تَذَکَّرَ وَ جاءَکُمُ النَّذیرُ فَذُوقُوا فَما لِلظَّالِمینَ مِنْ نَصیر»[۵]؛ در جهنّم می‌سوزند و التماس می‌کنند که به دنیا بازگردانده شوند و عمر دوباره از خدا می‌خواهند، ولی التماس آنان دیگر نتیجه‌ای ندارد. به آنها خطاب می‌شود: آیا به شما عمر دراز ندادیم تا بیدار شوید و عبرت بگیرید؟ پس عذاب را بچشید که یاوری ندارید.

کسانی که دچار روزمرّگی هستند و برنامۀ زندگی روزانۀ آنان فقط با خوردن، خوابیدن و ارضای غرایز پر می‌شود، در قیامت بابت اتلاف وقت مؤاخذه خواهند شد. آن دسته از افراد که شبانه‌روز، خود را سرگرم کارهایی مانند تماشای فیلم و سریال و شنیدن موسیقی‌ می‌کنند و به فکر کار، مطالعه، خدمت به خلق خدا و عبادت نیستند، آنان که عمر خود را به بطالت و بیهودگی می‌گذرانند، از زندگی، حاصلی جز پوچی نصیب آنان نمی‌گردد، در آخرت نیز گرفتار خواهند بود. شاعر می‌گوید:

گوهر عمر بدین خیرگى از دست مده‏                                 آخر این درّ گران‏مایه بهایى دارد

در روایتی از قول امیرالمؤمنین«سلام‌الله‌علیه» بیان شده است که انسان باید کارهای بیهوده و بدون حاصل را رها کند و به امور مهمّی که فایده دارد و موجب نجات است، مشغول گردد: «دَعْ‏ مَا لَا یَعْنِیکَ‏ وَ اشْتَغِلْ‏ بِمُهِمِّکَ‏ الَّذِی‏ یُنْجِیک‏»[۶]

عمر انسان باید صرف آبادی دنیا و آخرت او شود. از یک طرف باید برای تأمین معاش و ساختن زندگی  دنیوی و رفع احتیاج تلاش کند و از سوی دیگر، باید به آبادی آخرت و تحصیل دین و تقویت ایمان  بیندیشد.

سزاوار نیست انسان در مدّت زندگی، هیچ توشه ‏اى براى ‏آخرت گردآوری نکند. اساساً آدمى براى خوردن و آشامیدن و خوابیدن و رسیدگى به غرایز خلق نشده است. این امور وسیلۀ حرکت انسان به‏سوى خداوند متعال‏اند و باید در این جهت و به اندازۀ رفع نیاز به کار گرفته شوند. اگر رسیدگى به غرائز، براى کسی به هدف زندگی مبدّل گردد، ناخودآگاه زندگى او حیوانى مى‏شود. قرآن کریم در مورد برخى از افراد مى‏فرماید: «یَتَمَتَّعُونَ وَ یَأْکُلُونَ کَما تَأْکُلُ الْأَنْعامُ وَ النَّارُ مَثْوىً لَهُم‏»[۷]؛ مثل حیوان‌ها فقط می‌خورند و از دنیا بهره می‌گیرند و عاقبت آنها جهنّم است.

فرصت جوانى‏ انسان لازم است صرف انس با قرآن کریم و بهره‌مندی از معارف ناب عترت طاهرین گردد و با تمسّک به این دو ثقل گرانبها، به فرمودۀ پیامبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» رستگار شود[۸]: «انّى‏ تارِکٌ فیکُمُ الثِّقْلَیْنِ‏ ما انْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِما لَنْ تَضَلُّوا کِتابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتى‏ وَ اهْلَ بَیْتى‏ فَانَّهُما لَنْ یَفْتَرِقا حَتّى‏ یَرِدا عَلَىَّ الْحَوضَ»[۹]

قرآن کریم پناهگاه انسان است. پیغمبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» می‌فرمایند: «فَإِذَا الْتَبَسَتْ‏ عَلَیْکُمُ‏ الْفِتَنُ‏ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّعٌ وَ مَاحِلٌ مُصَدَّقٌ‏ وَ مَنْ جَعَلَهُ أَمَامَهُ قَادَهُ إِلَى الْجَنَّهِ وَ مَنْ جَعَلَهُ خَلْفَهُ سَاقَهُ إِلَى النَّار»[۱۰]؛ وقتى ظلم، گرفتارى و فساد، مثل ابر تاریک بر شما هجوم ‏آورد، به قرآن رو آورید. زیرا قرآن براى سعادت دنیا و آخرت شما شفاعت مى‏کند و شفاعتش پذیرفته مى‏شود. بعد مى‏فرمایند: هر کس قرآن را سرمشق زندگى خود قرار دهد، بهشت آن شخص از همان جا شروع مى‏شود تا به بهشت موعود برسد. چنان‌که اگر کسى به قرآن پشت پا بزند و به آن عمل نکند، جهنّم او از همان جا شروع مى‏شود تا به جهنّم موعود برسد.

تمسّک به اهل بیت«سلام‌الله‌علیهم» و انس با معارف انسان‌ساز عترت، فضیلت بزرگی است که عمر انسان را پرارزش می‌کند و انسان را به رستگاری می‌رساند. راوی می‌گوید: از امام رضا«سلام‌الله‌علیه» شنیدم که فرمودند: خدا بیامرزد کسى را که امر ما را زنده کند. به ایشان گفتم: چگونه امر شما زنده مى‏شود؟ گفتند: به آموختن علوم ما و تعلیم دادن آن به مردم. سپس فرمودند: «فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ‏ کَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا»[۱۱]؛ اگر مردم از محاسن سخنان ما آگاه گردند، پیرو ما خواهند شد.

فراگیری علوم دینی و معارف اسلامی در سه موضوع احکام، اخلاق و اعتقادات برای همه و به وی‍ژه برای نسل جوان لازم است و عمر گران‌بهای نسل جوان باید صرف آن شود تا به سعادت ابدی برسند.

مسلمان باید احکام دین خود را به خوبی بداند و به آن عمل کند. در این راستا، مطالعۀ احکام رسالۀ عملیّۀ مرجع تقلید و عمل به آن لازم است.

همچنین آموختن اخلاق و عمل به دستورات اخلاقی، برای همه واجب است. شناخت صفات رذیله و ریشه‌کن کردن یا دست کم سرکوب آن صفات، یکی از واجب‌ترینِ واجب‌ها است. رسوخ یکی از رذائل اخلاقی در دل، برای شقاوت دنیا و آخرت آدمی کافی است. اما چه کسی می‌تواند ادعا کند که در شبانه‌روز مقداری از وقت خویش را صرف اخلاق و خودسازی می‌کند؟

خداوند متعال در سورۀ شمس، یازده قسم یاد می‌کند، سپس بعد می‌فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها، وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها»[۱۲]؛ رستگاری، فقط از آن کسی است که خودسازی کند و شقاوت، از آنِ کسی است که صفت رذیله‌ای بر دلش حکم‌فرما باشد.

علاوه بر احکام و اخلاق، فراگیری اعتقادات نیز ضروری است. اعتقادات، تقلیدی نیست، یقینی است. دست‌کم چهل مسئلۀ مهم اعتقادی وجود دارد که یک شیعه باید با استدلال، آن مسائل را بداند و بتواند در مقابل شبهات دشمنان دین و تشیّع، ایستادگی کند.[۱۳]دانستن اعتقادات، نیاز به مطالعه و تحقیق دارد. یک شیعه باید در عمر خویش برای یادگیری مسائل اعتقادی تلاش فراوانی داشته باشد.

شایسته است جوانان به جای تلف کردن اوقات ارزشمند و پربهای دوران جوانی و گذراندن عمر با دوستان نامناسب و رفیق‌های ناباب، به پیشرفت در دین، اخلاق و ترقی علمی اهمیّت بدهند. باید دانست که رفیق بد، افزون بر اتلاف عمر، سبب گمراهی در دین، انحراف در اخلاق و شکست و خسران در امور علمی و دنیوی خواهد شد و آبروی انسان را می‌برد.

اسراف و تبذیر بسیار ناپسند است. متأسفانه بیشتر مردم در مصرف عمر هم دچار اسراف و تبذیر می‌شوند. اگر وقت انسان صرف گناه شود و در راه نافرمانی خداوند تعالی هدر رود، تبذیر عمر است. قرآن می‌فرماید: «إِنَّ الْمُبَذِّرینَ کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطین‏»[۱۴].

مصرف وقت و عمر در کارهای بیهوده و بدون نتیجه، حتی اگر حرام نباشد، اسراف عمر است و ناپسند است. بعضی رفتارها یا گفتارها، نه برای دنیا مفید است، نه برای آخرت نتیجه دارد. این اعمال بیهوده که منجر به اتلاف عمر می‌شود، فشار قبر دارد.

امام صادق«سلام‌الله‌علیه» از قول پدر و اجداد خویش تا پیامبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» می‌فرمایند: «ضَغْطَهُ الْقَبْرِ لِلْمُؤْمِنِ کَفَّارَهٌ لِمَا کَانَ مِنْهُ مِنْ تَضْیِیعِ النِّعَمِ»[۱۵]؛  فشار قبر مؤمن، کفارۀ ضایع کردن نعمت‌ها توسط اوست.

نعمت عمر و جوانی انسان، یکی از با ارزش‌ترینِ نعمت‌ها است که در مقایسه با سایر نعمت‌ها، بی‌نظیر یا بسیار کم نظیر است. تلف کردن و از بین بردن این نعمت بزرگ الهی و مشغول شدن به اعمال بیهوده و بدون فایده، فشار قبر دارد.

هرکسی می‌تواند با استفادۀ مطلوب از نعمت عمر و جوانی، در زمینۀ مورد علاقۀ خود، به موفّقیّت و کامیابی دست یابد. اگر به علوم طبیعی و علوم پایه علاقه‌مند باشد، دانشمندی نظیر زکریّای رازی و پاستور و نیوتن و انیشتین می‌شود، چنانچه مشتاق فراگیری علوم الهی و معارف اسلامی باشد، می‌تواند مثل شیخ مفید، ابن سینا، علاّمه مجلسی، صدرالمتألّهین و امام خمینی، زبانزد خاص و عام شود. اگر کسی طالب سیروسلوک باشد، می‌تواند با صرف عمر خویش در این راه، به مقام عنداللّهی برسد. مقامی که بهشت و نعمت‌های آن در مقابل او کوچک و ناچیز است. به چنین کسی خطاب می‌شود: «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ، ارْجِعی‏ إِلى رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً، فَادْخُلی فی عِبادی، وَ ادْخُلی جَنَّتی»[۱۶]

پیشرفت و تعالی انسان، در امور دنیوی، علمی، معنوی و اخروی، به شرط پرهیز از اعمال بیهوده و بدون نتیجه از برنامۀ زندگی و بهره‌برداری از دقایق عمر، امکان‌پذیر است.

روحانی یا استاد دانشگاهی که مى‏تواند با تحقیق و پژوهش، زمینۀ پیشرفت و موفّقیّت خود و دیگران را فراهم آورد یا طلبه، دانشجو و دانش‏آموزى که باید تمام وقت خویش را صرف‏ تحصیل علم و دانش کند، اگر وقت خود را تلف نماید و در جلسات لغو و برنامه‏هاى بى‏ثمر شرکت کند، یا به تماشاى فیلم‏ها و برنامه‏هایى مشغول شود که براى دنیا یا آخرت او نتیجه‏اى ندارد، گناهکار محسوب شده و باید از گناه خویش توبه کند.

اساساً قرآن کریم، یکی از ویژگی‌های افراد مؤمن را دوری جستن آنان از اعمال لغو و بیهوده بر می‌شمرد: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ، الَّذینَ هُمْ فی‏ صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ، وَ الَّذینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُون‏».[۱۷]

هرگونه رفتار یا گفتار اضافی که نتیجۀ مفیدی در بر نداشته باشد، لغو است. انسان باید مواظب عمر خود باشد که با اعمال لغو و بیهوده سپری نشود. در روایتی از قول پیامبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» نقل شده است که هرگونه لهو، سرگرمی یا بازی، از مؤمن، باطل و نابجاست، مگر در در تربیت اسب، مسابقات تیراندازى و شوخى با همسر، که این سه مورد درست و بجا است: «کُلُّ لَهْوِ الْمُؤْمِنِ بَاطِلٌ إِلَّا فِی ثَلَاثٍ‏ فِی تَأْدِیبِهِ الْفَرَسَ وَ رَمْیِهِ عَنْ قَوْسِهِ وَ مُلَاعَبَتِهِ امْرَأَتَهُ فَإِنَّهُنَّ حَقٌّ»[۱۸].

یعنی سرگرمی و بازی انسان هم اگر نتیجه و فایده نداشته باشد، لغو است، امّا اگر مانند بازی‌های ورزشی برای سلامتی مفید باشد یا آمادگی رزمی انسان را ارتقاء بخشد یا در جهت خدمت به خانواده باشد یا به نحوی آموزنده و مفید باشد، نتیجه دارد و لغو نیست. این سخن مربوط به بازی‌های حلال است، وگرنه مشغول شدن به سرگرمی‌ها و بازی‌های حرام، نظیر بازی‌ با آلات قمار که تبذیر عمر است.

اهل‌بیت«سلام‌الله‌علیهم» در روایاتی، حذر و پرهیز از نگاه اضافی، کلام اضافی و نیز خوراک اضافی را لازم دانسته‌اند. چنان‌که می‌فرمایند: از نگاه اضافی بپرهیزید که بذر هوا و هوس را در دل انسان می‌کارد: «إِیَّاکُمْ وَ فُضُولَ النَّظَرِ فَإِنَّهُ یَبْذُرُ الْهَوَى»[۱۹]. از سخنان و حرف‌های اضافی و غیر مفید حذر کنید که عیب‌های شما را ظاهر می‌سازد: «إِیَّاکَ‏ وَ فُضُولَ‏ الْکَلَامِ‏ فَإِنَّهُ‏ یُظْهِرُ مِنْ‏ عُیُوبِکَ‏ مَا بَطَنَ‏»[۲۰]. از طعام و خوراک اضافی هم اجتناب کنید که سبب قساوت قلب است: «إِیَّاکُمْ وَ فُضُولَ الطَّعَامِ فَإِنَّهُ یَسُمُّ الْقَلْبَ بِالْقَسْوَهِ»[۲۱]. همچنین خواب و استراحت بیش از نیاز، مبغوض خداوند تعالی است: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَیُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوَّامَ إِنَّ اللَّهَ لَیُبْغِضُ الْعَبْدَ الْفَارِغَ‏‏»[۲۲].

نکتۀ قابل توجه در این مبحث، آن است که علاوه بر اهمیّت وقت و عمر خود انسان، زمانی که از دیگران اشغال می‌کند نیز برای او مسئولیّت‌آور است. اساتید، معلّم‌ها، روحانیّون و سخنرانان باید دقت و توجه کافی برای خودداری از اتلاف وقت مستمعین داشته باشند. استاد بزرگوار ما امام خمینی«قدّس‌سرّه» به‌عنوان نصیحت، می‌فرمودند: گاهی انسان یک ساعت عمر خودش را از بین می‌برد، اما بدتر از آن وقتی است که مثلاً منبر می‌رود، صد نفر پای منبر او نشسته‌اند و اگر آن صد نفر از سخنان او استفاده نکنند، صد ساعت وقت اجتماع را از بین برده است. این اتلاف وقت، مؤاخذه دارد. انصافاً فرمایش ایشان صحیح است. منبرها و سخنرانی‌ها باید محتوا داشته باشد، جلسات، گفتگوها و نشست و برخاست‌ها باید با ارائۀ فایده و نتیجه تمام گردد.

نکتۀ قابل توجه دیگر، اینکه استفاده از عمر باید همیشه و تا آخرین لحظات حیات ادامه داشته باشد. کسی تصوّر نکند با چند سال تحصیل و اخذ مدرک تحصیلی، از عمرش بهره‌برداری لازم را کرده و بعد از آن وظیفه‌ای ندارد. چنین نیست و تا وقتی که انسان نفس می‌کشد باید در بهره‌گیری از وقت خویش کوتاهی نکند. در خصوص یکى از علمای بزرگ گفته شده است که به هنگام مرگ به اطرافیان و شاگردان که بر سر بالین او جمع بودند، فرموده است: مباحثه کنید تا من در جلسۀ علم از دنیا بروم.

نقل می‌کنند میرزاى شیرازى«رحمت‌الله‌علیه»، صاحب فتوای تحریم تنباکو، در آستانۀ رحلت از دنیا بود. اطرافیان مى‏خواستند در این لحظات آخر، از آن عالم بزرگ حرفی بشنوند، ولی چشم‌هاى ایشان بسته بود و در جواب درخواست‌ها هیچ نمى‏گفت. یک طلبۀ زرنگ، مسئله‌ای فقهى سؤال کرد. ناگهان همه دیدند که میرزای شیرازی چشم‌ها را باز کرد و سؤال را پاسخ داد و بعد از دقایقى به جوار رحمت الهى پرکشید. یعنی آخرین لحظات و دقایق عمر را نیز به تعلیم و تعلّم گذراند.

ان‌شاء الله در جلسۀ بعد به بیان فرازهای بعدی روایت و شرح سؤال‌های دیگری که در بازپرسی قیامت، از بندگان پرسیده می‌شود، خواهیم پرداخت.

پی نوشت:

[۱]. جامع الاخبار، ص ۱۷۵٫

[۲]. امالی الصدوق، ص ۳۹؛ خصال، ج۱، ص ۲۵۳؛ تحف العقول، ص ۵۶٫

[۳] . عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۳۵.

[۴]. تفسیر العیاشى، ج ۲، ص ۲۰۸٫

[۵]. فاطر، ۳۷: «و آنان در آنجا فریاد برمى‏آورند: «پروردگارا، ما را بیرون بیاور، تا غیر از آنچه مى‏کردیم، کار شایسته کنیم. مگر شما را [آن قدر] عمر دراز ندادیم که هر کس که باید در آن عبرت گیرد، عبرت مى‏گرفت؛ و [آیا] براى شما هشداردهنده نیامد؟ پس بچشید که براى ستمگران یاورى نیست.»

[۶]. غرر الحکم و درر الکلم، ص۸۱۸٫

[۷]. محمّد،۱۲ :«[از دنیا] کام و بهره مى‏گیرند و همانند چهارپایان مى‏خورند و جایگاه آن‏ها آتش است».

[۸]. ر.ک: سیروسلوک، مقدمه: فصل پنجم و فصل ششم.

[۹]. وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۳۴؛ برایب اطلاع از سایر مصادر این روایت، ر.ک: مظهر حق، صص ۱۲۰-۱۱۷٫

[۱۰]. الکافی، ج ۲، ص ۵۹۸٫

[۱۱]. عیون أخبار الرضاع، ج‏۱، ص۳۰۷٫

[۱۲]. شمس، ۹و۱۰: «که هر کس آن را پاک گردانید، قطعاً رستگار شد، و هر که آلوده‏اش ساخت، قطعاً درباخت.»

[۱۳]. ر.ک: رسالۀ توضیح‌المسائل، بخش اعتقادات.

[۱۴]. إسراء، ۲۷: «اسرافکاران برادران شیطان‌ها هستند.»

[۱۵]. الأمالی( للصدوق)، ص۵۴۰٫

[۱۶]. فجر، ۳۰-۲۷: « اى نفس مطمئنّه، خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد، و در میان بندگان من درآى، و در بهشت من داخل شو».

[۱۷]. مؤمنون، ۱تا۳: «به نام خداوند رحمتگر مهربان‏  به راستى که مؤمنان رستگار شدند، همانان که در نمازشان فروتنند، و آنان که از بیهوده رویگردانند.»

[۱۸]. الکافی، ج‏۵، ص۵۰٫

[۱۹]. عدّه الداعی، ص ۳۱۳٫

[۲۰]. غرر الحکم و درر الکلم، ص ۱۷۲٫

[۲۱]. عدّه الداعی، ص ۳۱۳٫

[۲۲]. وسائل‌الشیعه، ج ۱۷، ص ۵۸٫

حوزه علمیه اصفهان

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

8 + هجده =