تفسیر مسیحی از قرآن یکی از مدل های نوین در تبشیر مسیحیت است، در این مدل بر عکس مدل های نقد و سلبی گذشته، به صورت ایجابی قرآن پذیرفته می شود و تفسیر مسیحی از قرآن در جامعه اسلامی رواج داده می شود تا به مرور زمان هویت اسلامی استحاله شود.
سید جعفر هاتف الحسینی پژوهشگر میسیولوژی معتقد است در قرن نوزدهم مناظرات الهیاتی برای زمین زدن اسلام انجام می گرفت ولی رویکرد سلبی مناظرات باعث حالت تدافعی در جامعه اسلامی می شد. در الهیات زمینهمند سازی به صورت ایجابی مبانی دینی برای ضربه زدن به هویت اسلامی استحاله می شود. شکل ایجابی و مکارانه این مدل باعث می شود مسلمانان به راحتی این مدل را قبول کنند.
گفتوگوی با این پژوهشگر میسیولوژی را در ادامه میخوانید:
پذیرش قرآن توسط مسیحیان چگونه است تا آن را به عنوان متن الهی تفسیر کنند؟
بهتر است از این شروع کنم که تعریف مسلمان به معنای فردی است که خدای یگانه قبول دارد و حضرت محمد خاتم پیامبران و قرآن معجزه و آخرین کلام است.
هارلی تالمن برای ضربه زدن به هویت اسلام به سمت بازتفسیر هویت اسلامی می رود به این صورت که مسلمان در لغت به معنای تسلیم شده خداست. پس می توان گفت مسیحیان هم تسلیم خدا هستند پس مسیحیان هم مسلمان هستند!!!! اما چطور مسیحیان کتاب قرآن که نزد مسلمان معجزه خداست و کلام آخر خدا استرا قبول دارند یک تضاد هویتی است. در رویکرد تبشیری جدید مثل جنبش درونی تلاش می شود جامعه اسلامی دو هویتی شود و مسلمانان با ظاهر اسلامی ولی با اعتقادات مسیحی جامعه اسلامی استحاله کنند.
مدل تبشیری جنبش درونی و تفسیر مسیحی از قرآن چه وجوه مشترکی دارد؟
جنبش درونی(Insider Movements) یکی از مدل های پر نزاع در بین مسیحیت تبشیری است. کتاب های بسیاری در دفاع و مخالف از این مدل نوشته شده است. مخالفین مسیحی ترویج این مدل را شبیه به فرقه کریسلام نیجریه می دانند.
مخالفین درکتاب (Chrislam: How Missionaries Are Promoting An Islamized Gospel) ابعاد نفوذ مخرب هویتی و عواقب خطرناک آن را بر مسیحیت بررسی می کنند. تفسیر مسیحی از قرآن، نقطه شروع این مدل است چرا که قرآن به عنوان مرجع دینی اسلام تمایزات و تشبیهات را بیان می کند، حذف تمایزات و غلو در تشابهات منجر می شود هویتی اسلام به مرور زمان طی چند نسل از بین رود و نسل های آینده شاید نام اسلام را هم ندانند.
چرا مسیحیت تبشیری ایرانی مخالف جنبش درونی و تفسیر مسیحی از قرآن است؟
چند سالی هست نزاع در بین مسحیت تبشیری ایرانی و خارجی بالاگرفته است. کشیش دکتر ساسان توسلی و دکتر فرد فرخ از رهبران مسیحیت تبشیری ایران با پیشینه مسلمانی ( مسلمان زاده) از مخالفین اصلی هستند. اولین نقد های تفسیر مسیحی و نقد جنبش درونی توسط این رهبران بومی انجام شد. دکتر ساسان توسلی به ایران آمد و با رصد میدانی در آخر، اجرای این مدل را خطرناک دانست. مقاله دکتر ساسان توسلی و میسیولوژیست مطرح کوین هیگنز در مورد (جنبش درونی و تفسیر مسیحی قرآن) از مقالات در مورد جنبش درونی است. دکتر فرد فرخ از متخصصین انسان شناس در مباحث میان فرهنگی، مدل جنبش درونی را خطرناک دانست چرا که استحاله هویت اسلام ممکن است منجر به استحاله مسیحیت هم منجر شود. مقاله (Contextualization and Encroachment in Muslim Evangelism) از دکتر فرد فرخ به بررسی زمینه مندسازی و تجاوز به حدود اسلامی در تبشیر مسیحیت می پردازد.
چند مورد از دخل و تصرف تفسیر مسیحی از قرآن را بگویید؟
یکی از نظریه پردازان آلمانی تفسیر مسیحی از قرآن تحت مدل زمینه مند سازی ارایه می دهد او با استناد و چینش خاص آیات قرآن اثبات می کند می توان بنا بر نظر قرآن، عیسی مسیح بر صلیب مرده باشد. در حالی که در تفاسیر مطرح اسلامی این دیدگاه مردود است. آیه (ان الله ثالث ثلاثه) را مخالف تثلیث کنونی نمی داند بلکه آن را به فرقه مسیحی سه خدایی می داند که منقرض شده است. او تمام آیات قرآن موافق را موید مبانی مسیحیت می داند. او در ادامه، نقدهای قرآن به مسیحیت را منحصر به فرقه (جولیانیسم) می داند که در زمان پیامبر بوده است و در عقب نشینی از مبانی الهیات مسیحی موضوع پسر خدا بودن در کتاب مقدس را یک مظهر و نماد می داند. پر چالش ترین روش در این مدل عقب نشینی از پسر خدا بودن عیسی است که نقد های بسیاری در این باره نوشته شده است.
مدل های تبشیری نوین که با دیدگاه های روانشناسی و جامعه شناسی برای تضعیف هویت و فرهنگ ادیان دیگر نوشته می شود خلاف انسانیت است. استحاله ادیان دیگر برای اهداف مالی و سیاسی را نمی توان تبلیغ دین و دینداری دانست. اسلام هرگز اجازه نمی دهد مسلمانی با مکر و حیله ادیان دیگر را استحاله کنند. صلح ادیان برای زندگی مسالمت آمیز جز با احترام به ادیان، فرهنگ و هویت دینی ادیان ممکن پذیر نیست.