یکی از نظریه پردازهای مسیحی آلمانی با استفاده از مدل زمینه مند سازی ایجابی تلاش دارد قرآن را پلی برای تبشیر مسیحیت قرار دهد، او ادعا می کند بنابر آیات قرآن عیسی علیه اسلام بر صلیب کشته شده است.
سید جعفر هاتف الحسینی پژوهشگر میسیولوژی و نویسنده کتاب نقدی بر معادل پویا است. او در جشنواره علامه حلی کشوری برگزیده کتاب سطح چهار بخش کلام شده است.
هاتف الحسینی بیان می کند: دو مدل زمینه مندسازی و معنای کامل در میسیولوژی جز مدل های جدید تبشیری مسیحی برای قرآن است. در این مدل ها یک تغییر استراتژی داده شده است و به جای هجمه سلبی رویکرد استحاله ایجابی مورد استفاده قرار می گیرد.
مدل تبشیری “معنای کامل” چگونه برای قرآن استفاده می شود؟
مدل های زیادی برای هجمه به قران مدل نویسی شده است. یکی از مهمترین معنای کامل” sensus plenior ” است. این مدل توسط جولیو باستی سانی در کتابش با نام قرآن در پرتو مسیح: تفسیری مسیحی از کتاب آسمانی مسلمانان ارایه می دهد. باستی سانی با استفاده از هرمونتکی موسوم به معنی کامل پیشنها می دهد قرآن را با “کلید مسیحی” برای تبشیر بیان شود. در این مدل، قرآن پلی برای رسیدن به انجیل قرار می گیرد و در انتها تمام مطالب قرآن برای انجیل مصادره به مطلوب می شود.
تفاوت مدل معنای کامل با زمینه مند سازی ایجابی چیست؟
مبانی همه مدل های جدید قرآنی مصادره به مطلوب و قرار دادن قرآن به عنوان پلی برای تبشیر مسیحیت است. در این مدل ها رویکرد ایجابی و برای استحاله پنهانی است. تفاوت این دو مدل شیوه مصادره است. در رویکرد معنای کامل فقط قرآن بازتفسیر می شود ولی در زمینه مند سازی همزمان انجیل و قرآن با هم بازتفسیر می شود. زمینه مند سازی را یک الهیات میسیون مسیحی می دانند به این معنا که این الهیات فقط برای تبشیر در مناطق غیر مسیحی است و اصلا در مناطق مسیحی مورد استفاده نمی شود چرا که یک دروغ مصلحتی پنداشته می شود.
زمینه مندسازی ایجابی چیست؟
زمینه مندسازی ایجابی روشی در پل زنی قرآنی است که همزمان انجیل و قرآن با هم باز تفسیر می شود تا راحت تر قرآن به عنوان پلی برای تبشیرمسیحیت قرار گیرد. قرآن یک هویت مجزا دارد. مسلمانان قرآن را آخرین کلام خدا و معجزه الهی می دانند. در مدل زمینه مند سازی تلاش می شود تا ارکان کتاب مقدس در قرآن تایید شود. به عنوان مثال تلاش می شود از آیات قرآن به صلیب کشیدن عیسی بر روی صلیب اثبات شود. در حالی که متن صریح آیات قران خلاف آن را بیان می کند.
چگونه به صلیب کشیدن عیسی را در قرآن بوسیله زمینه مند سازی اثبات می کنند؟
به صلیب کشیدن عیسی در قرآن جز مباحث بسیار عجیب است، چرا که مخالف نص صریح است. استدلال نظریه پرداز مسیحی بر آیه ۱۵۶ سوره نساء است. (و گفته ایشان که ما مسیح عیسی بن مریم پیامبر خدا را کشتیم و حال آنکه آنان او را نکشتند و مصلوبش نکردند.) او این ایه را اینگونه تفسیر به رای می کند. خدا خواسته عیسی بر صلیب بمیرد و این خواسته مردم نبوده است! و ادامه به آیاتی که تصریح می کند هیچ چیز بودن اذن خدا انجام نمی شود، استدلال می کند. تا اثبات خدا کندآیه در بیان این است عیسی بر روی صلیب مرد و خدا بود اذن مرگ او را داد!
به نظر می رسد زمینه مندسازی به نوعی رواج تفسیر به رای برای پل زنی قرآن است. مفسران و پژوهشگران قرآنی باید با دقت بیشتر به دفاع از جایگاه قرآن در میان جوامع مسلمانان بپردازند. شاید زمانی شبهات در مقابل قرآن خطرناک بود ولی امروزه نفوذ تفسیر مسیحی قرآنی در بین جوامع اسلامی بسیار خطرناک است.