ابن سینا بسیار مایه افتخار حوزه ها و مایه افتخار مسلمانهاست، کسی که نام آور در عالم است و این نیست مگر بخاطر تعقل و تدبرش ، او در صدد آن بود که چیزهایی را که دین آورده مستدل کند ، ابن سینا و امثال او تلاش کردند عقیده را اثبات کنند و از آن دفاع کنند و شبهات آن را جواب دهند .
آیت الله غلامرضا فیاضی در نشست علمی بزرگداشت ابن سینا فیلسوف مشهور و پزشک نامدار ایرانی که در حوزه علمیه صدر بازار اصفهان برگزار شده بود با اشاره به آیه «لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم» اظهار کرد :
خداوند متعالی بعد از چند «قسم» می فرماید ما انسان را در احسن تقویم آفریدیم و علماء طبق این آیه انسان را اشرف مخلوقات و برترین مخلوق خدا می دانند و اینکه خداوند نسبت به انسان نهایت لطف و عنایت را داشته و « تبارک الله احسن الخالقین» فرموده و شرافت انسان به این است که در وجودش جنود عقل و جنود جهل وجود دارد .
آنچه مایه امتیاز انسان از سایر مخلوقات شده است فطره الله است یعنی «نوع ساختار مخصوص خود انسان» و انسان درک هایی دارد که سایر موجودات ندارند ، تفکر و تعقّل در وجود انسان هست و اگر انسانی تعقل و تفکر نداشته باشد به فرموده قرآن « اولئک کالانعام» می شود اما کسی که از تعقل و تفکر استفاده کند «قد افلح من زکاها» می شود .
البته فطره الله یک بُعدش تعقّل و تفکر است و بُعد دیگرش تمایلات خاص انسان مثل ایثار، مناجات و سحرخیزی، انفاق و اطعام است که در روایات «غِذا الجسم الطعام و غذا الروح الاطعام» آمده است .
فیلسوف کسی است که ملتفت این نکته هست که انسانیت انسان به عقل و قدرت تعقلش است و زمانی انسانیت حاصل می شود که عقل حاکم بر وجود انسان بشود و درست تفکر کند و اینکه گفته اند یک منطق ارسطو داریم ، یک منطق فطری حرف باطلی است چون منطق یعنی آنچه عقل برای فکر کردن خودش بالفطره دارد منتهی ارسطو آنها را جمع آوری کرد و تدوین نمود و بعد از آن ابن سینا آن را توسعه داده است و بخش عمده ای از منطق، کار ابن سینا است مثل قیاسات شرطی و شرطیات.
فلسفه چیزی نیست مگر برای شناخت هستی و فهم اینکه هستی منحصر به این عالم مادی محسوس نیست، ائمه ما هم همین کار را می کردند که مردم را از حس فراتر ببرند و او را به عقل برسانند و انسان در بالاترین مرتبه خلقت قرار بگیرد و مصداق «اولئک هم خیرالبریه» بشوند .
ابن سینا گفت اگر هستی در عالم هست باید خالقی در عالم باشد که علت آن باشد همچنین فلسفه اعتقادات را تبیین می کرد و برای آن استدلال عقلی می آورد و شبهات شیاطین جن و انس را پاسخ می داد.
در صدر مسائل دینی اعتقادات است و همواره در حوزه های علمیه باید گروهی باشند که اعتقادات را تبیین کنند و شبهات را پاسخ دهد . لذا حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) هرگاه از فقه و اصول نام برده اند از فلسفه و اهمیت آن هم نام برده اند و این از برکات انقلاب و رهبر عظیم القدر انقلاب است که زمینه را برای این علم اصلی باز کردند.
ابن سینا بسیار مایه افتخار حوزه ها و مایه افتخار مسلمانهاست، کسی که نام آور در عالم است و این نیست مگر بخاطر تعقل و تدبرش ، او در صدد آن بود که چیزهایی را که دین آورده مستدل کند. البته به استدلال ها در قرآن اشاره شده مثل:« أفی الله شک فاطر السموات و الارض» ابن سینا وحی و نبوت را هم در فلسفه خود ثابت کرد و گفت من عقلم می فهمد که خیلی چیزها را نمی فهمم . لذا خداوند باید برای رسیدن به هدف خلقت پیامبر بفرستد و ضرورت نبوت را اثبات می کند همچنین با الهام از قرآن معاد را بصورت برهانی اثبات کرد.
فلسفه اسلامی آن است که نتیجه آن برهانی شدن و اثبات توحید و نبوت و معاد است، فلسفه اسلامی حاصلش همان دین اسلام است در سطح عمیق و مستدل و لذا همواره در جامعه باید هشام ها باشند «عُلَمَاءُ شِیعَتِنَا مُرَابِطُونَ » علما مرزبان هستند در مرزی که دشمنان رخنه می کنند. علماء مجاهدان جبهه فرهنگی و اعتقادی هستند و از کفر و الحاد جلوگیری می کنند.
امروز وظیفه سنگین است و باید کنار فقه که بسیار با عظمت است کسانی در اعتقادات و مسایل ایمانی کار کنند چون ایمان اصل است و عمل صالح در مرتبه بعد است ، ابن سینا و امثال او تلاش کردند عقیده را اثبات کنند و از آن دفاع کنند و شبهات آن را جواب دهند .